نتایج جستجوی عبارت «۱۳۶۵/۱۱/۱۴ بود که به گردان همیشه پیروز کمیل پیوست. پس از گذشت نزدیک به دو ماه با حضور در عملیات کربلای ۸» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید محمدرضا خلیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
هنگامیکه خانواده خلیلی در شهرستان نی‌ریز به استقبال بهار رفته بودند، تولّد محمدرضا ـ دوم فروردین ماه 1342ـ طراوت دوچندانی را به جمع آنها بخشید. سبزی و زیبایی بهار در نجابت چشمانش به شکوفه نشست و در جمع خانواده‌ای متدین و مذهبی دوران کودکی را آغاز نمود. کم‌کم‌ دوران طفولیت را پشت سرگذاشته و برای کسب دانش وارد دبستان فرهمندی شد. کسب نمرات خوب و عالی، نشانگر استعداد بالای او بود. با تشویق خانواده، ‌برای ادامه تحصیل به...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید محمد علی هاتفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد محمد علي هاتفي »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص. شکر و سپاس خداوند تبارک‌وتعالی را که بر ما منت نهاد و ما را جزء کسانی قرارداد که درراه او برای اسلام بجنگیم و ما را در این برهه از زمان، یعنی زمان سرافرازی اسلام قرارداد. خداوندا! به ما توفیق بده تا بتوانیم بنده و فرمان‌بر تو باشیم، نه برده و بنده شیطان. خدایا! به ما کمک کن تا اینکه شیطان نتواند ما را به جائیکه...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید عباس بذرافشان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عباس بذرافشان »
بسم‌الله الرحمن الرحیم این‌جانب با لطف خداوند منان و توفیق و یاری او درراه‌ی قدم نهاده‌ام که راهی است روشن، آشکار و بدون هیچ‌گونه نقطه تاریک و مبهمی. شیعه بعد از صدها سال و دادن بهترین اولیاء اسلام و بزرگان دین و یاران محمد (ص)، تازه روی پای خویش ایستاده. شیعه در طول تاریخ هرگز نتوانسته بود جز چند سال اول صدر اسلام، آن‌هم در رنج و تهاجم، حکومت را در دست بگیرد. همیشه تاریخ شیعیان مورد تجاوز و...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید ناصر آربز افغانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید ناصر آربز افغانی »
شهید ناصر آربز افغانی در سال 1342 در روستای چاه‌سوارآغا از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی و معتقد به اسلام پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کنار خانواده طی و برای کسب دانش به دبستان شهدای چاه‌سوارآغا قدم نهاد. دوره ابتدایی را با جدیت به اتمام رساند و به دلیل نبودن مدرسه راهنمایی در روستا و علاقه به شغل کشاورزی، ترک تحصیل و به شغل کشاورزی مشغول شد. انسانی مؤدب و پاکدل...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید اصغر امید آباده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
در سال 1340 وقتی‌که چهره‌پاک و معصومش در میان خانواده شکفت، خانه را از عطر وجودش پر نمود. در بخش آباده طشک از توابع نی‌ریز در آغوش گرم خانواده ایام کودکی را سپری و درس دینداری و دیگر دوستی را فراگرفت. در کنار همسالان خود راهی مدرسه ابتدائی هجرت روستای طشک شد و خاطره شاگرد بسیار موفق و عالی بودن را در کلاسهای آن مدرسه، به یادگار گذاشت. دیو سیاه تنگدستی به سراغش آمد و اورا از ادامه...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید محسن سعادت
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
۱۳۴۸/۰۱/۰۶ در یک روز گرم تابستان گریه محسن بانوای بلبلان چمن درآمیخت و فضای خانه‌ای را در شهرستان استهبان که با نور ایمان روشن بود پر از طراوت شادی کرد. با پشت سر گذاشتن کودکی دوره ابتدایی را در دبستان مغربی استهبان به پایان رساند و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مطهری سپری کرد. سپس به دلیل برخی مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و برای مدتی پدرش را در حرفه عکاسی یاری داد. محسن، در رفتار...
قاطر و ماسک ضد گاز شیمیایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی می‌زدند‌. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر ‌به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت‌، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام می‌کند‌. بلافاصله ‌‌ماسک خود را بیرون ‌آورده و روی پوزه قاطر می‌بندد‌، همراهان او علت را سئوال می‌کنند‌، در پاسخ می‌گوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست‌، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند ‌‌غذا ها را...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علی مولازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی مولازاده »
فراموش نکنیم که سرافرازی و اقتدار ما در میان ملت‌های جهان و عزت و سربلندی‌مان در میان مسلمانان مرهون آن سبز قامتانی است که در مقابل تجاوز و ستمگری همچون سرو آزاده ایستادند و هرگز خَم نگشتند. سرگرد شهید علی مولا زاده یکی از همان آزادگانی است که در سال ۱۳۱۸، در میان خانواده‌ای متوسط و متدین از شهروندان شهرستان نی‌ریز، دیده به جهان گشود. روزهای زیبا و پرطراوت کودکی را در دامن پرمهر خانواده سپری نمود. برای آموختن...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهرام خیراندیش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دریکی از آخرین روزهای سرد پاییزی که سرمای آن زیبایی و طراوت را از باغ و بستان برده بود، وجود نازنین کودکی زیبا، گرمابخش خانه‌ای در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز شد. ۱۳۲۰/۹/۱۸ در خانواده‌ای متدین و آشنا به اصول مبین اسلام بانام «بهرام» بهار زندگی را آغاز کرد. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده و با شیرین‌زبانی و مهربانی خاص کودکی به پایان برد. با گام‌های کوچک اما مصمم خود دبستان وقار را طی کرد و تا کلاس...
شهدای سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید حمید کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
حمید، در روستای نصیرآباد نی‌ریز در خانه‌ای که با روح دینی و سادگی بناشده بود و میان خانواده‌ای زحمتکش و متدین در سال ۱۳۵۳/۶/۳ چشمان خود را به جهان هستی گشود. دوران کودکی تحت تربیت و پرورش خانواده قرار گرفت. به‌ مقتضای سن رشدش که مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی بود، باتربیت اسلامی و مسائل دینی آشنا شد و به آن‌ها عشق و علاقه پیدا کرد. در سن هفت‌سالگی دوره دبستان را با شور و شوقی وافر به درس و...